شباهت «یاور» با «حشمت فردوس» دستوری بود؟
تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۵۹۴۶۵
آرمان زرینکوب تهیهکننده مجموعه «یاور» نسبت به انتقادات مطرح شده درباره شباهت شخصیت یاور با بازی داریوش ارجمند در این سریال و شخصیت حشمت فردوس در سریال «ستایش» واکنش نشان داد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، آرمان زرینکوب تهیه کننده سریال «یاور» که این شبها از شبکه سه سیما روی آنتن میرود درباره شباهت شخصیت یاور با بازی داریوش ارجمند و شخصیت حشمت فردوس در «ستایش» و آنچه که یکی از بازیگران سریال گفته بود این شباهت با تاکید شبکه انجام شده است توضیح داد: نه شبکه از ما خواسته است که حشمت فردوس دیگری را درست کنیم و نه تیم سازنده سریال چنین هدفی داشته است و اساساً یک قصه و شخصیت تا به جمع بندی نرسد شکل نمیگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره تاکید و خواست تلویزیون و شبکه نسبت به این سریال ادامه داد: تلویزیون دنبال این بود که سریالی با یک درام اجتماعی و با مضمونی خانوادگی ساخته شود، سریالی که مخاطبش را جذب کند و، چون نویسنده این سریال همان نویسنده «ستایش» بود شاید تلویزیون ویژگیهایی را که باعث شد سریال «ستایش» پرمخاطب شود خواسته باشد یعنی سریالی نوشته شود که صاحب ویژگیهای جذب مخاطب باشد، ولی اینکه مستقیماً بگویند شخصیت سریال هم مثل همان حشمت فردوس باشد اینگونه نبوده است.
تهیه کننده سریالهای «یاور» و «ستایش» با اشاره به اینکه سریال در قسمتهای ابتدایی است عنوان کرد: زمانیکه فصل اول «ستایش» پخش شد عدهای حشمت فردوس را با پدرسالار مقایسه میکردند و میگفتند «ستایش» همان «پدرسالار» است حالا الان هم این سریال را با «ستایش» مقایسه میکنند.
وی درباره انتخاب داریوش ارجمند نیز عنوان کرد: داریوش ارجمند انتخاب شد، چون به نظر ما نزدیکتر به این نقش بود. در این سن و سال بازیگر با چنین شخصیتی کمتر داریم و، چون آقای ارجمند مسلط به نوشتههای سعید مطلبی بود انتخاب شد. فکر میکنم، چون مخاطب پس زمینهای از او در ستایش دارد میگوید این همان حشمت فردوس است به نظرم باید بیشتر به مضمون و محتوا توجه کنند و وارد این حاشیهها نشوند.
تهیه کننده «مرگ تدریجی یک رویا» تصریح کرد: ما این همه زحمت میکشیم نویسنده یک سال متن مینویسد، بعد عدهای دنبال ایراد گرفتن هستند. البته صحبت من با مردم نیست بلکه با تعداد اندکی از آدمهایی هست که نه در رابطه با سریال یاور که در رابطه با کل کارهای نمایشی دنبال ایراد هستند. ما، نویسنده، شبکه و… به دنبال کاری جذاب بودیم، مردم دوست دارند قصهای ببینند که هم به فضای خانواده بپردازد و هم جذاب و سرگرمکننده باشد. این میان هر از گاهی این مقایسهها هم پیش میآید وقتی «ماه و پلنگ» را هم ساختیم باز هم گفتند شبیه «ستایش» است.
وی درباره اینکه تم مشترک در پدر سنتی و مقتدر در هر دو سریال چقدر باعث این شباهت شده است، عنوان کرد: تم سریال «یاور» کاملاً متفاوت از «ستایش» است. اینجا قصه با تم جوانمردی شروع میشود و وارد ماجرای معمایی میشود و اگر مردم کمی صبر کنند در قسمتهای آینده متوجه میشوند که این شخصیتها هیچ شباهتی ندارند. با این حال از لحاظ شخصیت مردانه باید گفت آقای سعید مطلبی نویسنده سریال بیشتر قصههایش مردانه است و مرد تم پررنگتری دارد تا اینکه بیشتر بخواهد قصهای را با محوریت زن بنویسد.
زرینکوب در پایان درباره شخصیت یاور در این سریال عنوان کرد: نمیتوان از یاور ایراد گرفت، شب گذشته و در قسمت اخیری که از سریال دیدیم، در یکی از سکانسها که مادر درباره به دنیا آمدن فرزندش حرف میزد به نکتهای درباره شخصیت یاور اشاره کرد؛ او در این سکانس که در مقابل فرزند و عروسش صحبت میکرد، بیان کرد که ممکن است شخصیت یاور (پدر شما) صد ایراد داشته باشد، اما خانواده برایش اصل است، چنین شخصیتی هنوز میتواند الگو باشد. این کاراکتر اصول خود را دارد که غلط نیست، شاید موردپسند نباشد، اما درنهایت ویژگیهایش حاکی از تجربههای اوست و اصل ماجرا این است که خانواده برای چنین مردی حکم اول و آخر را دارد.
زرینکوب در بخش دیگر درباره اینکه سعید سلطانی بازی متفاوتی از داریوش ارجمند خواسته بود یا خیر؟ عنوان کرد: دستورکار ما فیلمنامه است، سلطانی هم پیش از این در سریالهای پرمخاطبی که ساخته تبحرش را نشان داده است. او اینجا هم با توجه به لحن نوشته سعید مطلبی بهترین انتخاب و اجرا را در بازی ارجمند داشته و کارگردانی کرده است؛ بنابراین وقتی فیلمنامه دستور کار است ما نمیتوانیم انتخاب بازی دیگری هم داشته باشیم.
وی همچنین درباره تولید سریال و نگرانیهایی که دارد بیان کرد: نگرانی من در حال حاضر افرادی هستند که نه فقط در پروژه بلکه در پشت پروژه، ساعتها کار میکنند و هر کسی به شکلی در خط مقدم شرایط کرونا و شرایط سخت قرار گرفته است و حتی عدهای به ویروس کرونا مبتلا شده و در این شرایط اذیت شدهاند، اما در نهایت همه پای کار هستند. نگرانی ما همین است مردم میدانند که ما در چه شرایطی کار میکنیم، اما تنها هدفمان این است که در این شبهای ماه مبارک مردم بتوانند با این همه خستگی و گرفتاری و استرس کرونا، لحظاتی را آرامش داشته باشند.
این تهیه کننده در پایان درباره ابتلای دریا مقبلی یکی از بازیگران اصلی سریال به کرونا نیز عنوان کرد: دریا مقبلی کرونا نگرفته و در حال حاضر همه گروه در سلامتی به سر میبرند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سریال تلویزیونی سریال یاور سریال رمضانی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران داریوش ارجمند تهیه کننده سعید مطلبی حشمت فردوس شخصیت یاور زرین کوب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۵۹۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ردپای زن معتاد در قتل شوهر خواهرش
پرونده کشف جسد مرد میانسال در انباری خانهاش پس از 10 روز با پیدا شدن ردپای خواهرزنش و مردی موادفروش، وارد مرحله تازهای از تحقیقات شد.
به گزارش مشرق، دیماه سال گذشته دختر جوانی قدم در اداره آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدرش حشمت خبر داد. دختر جوان زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: صبح روز گذشته راهی محل کارم شدم، اما وقتی به خانه برگشتم از پدرم خبری نبود. فکر کردم برای کاری از خانه بیرون رفته است، اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم با شنیدن صدای زنگ گوشی متوجه شدم تلفنش در خانه است. هر چه منتظر ماندم پدرم برنگشت و من هم به پلیس خبر دادم.
کشف جسد در انباری
با این شکایت تحقیقات پلیسی در رابطه با ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد تا اینکه چند روز بعد وقتی برادر حشمت برای سر زدن به برادرزادهاش و پیگیری وضعیت برادر خود راهی خانه آنها شد به محض ورود متوجه بوی تعفن شدیدی شد که از داخل انباری به مشام میرسید. وقتی موضوع را به برادرزادهاش گفت او منکر اطلاع از علت بوی تعفن شد اما وقتی مرد میانسال به سمت انباری رفت با دیدن قفل بزرگی که روی در بود تعجب کرد، چرا که قبلاً این قفل را ندیده بود. بنابراین قفل در انباری را شکستند و وارد شدند. آنها در کمال ناباوری با جسد حشمت در حالی که پتو پیچ شده و آثار خون روی بدنش دیده میشد، مواجه شدند.
ردپای دو مظنون
مرد میانسال موضوع را به پلیس اطلاع داد و تیم بررسی صحنه جرم ساعتی بعد راهی محل شدند. تحقیقات و معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در صحنه حکایت از آن داشت که زمان مرگ مرد میانسال با زمان ناپدیدشدنش یکی است.
با توجه به اینکه حشمت به قتل رسیده و خودرواش نیز ناپدید شده بود فرضیه سرقت قوت گرفت. در ادامه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که خواهرزن مقتول به نام شهلا نیز با آنها زندگی میکرده اما همزمان با قتل حشمت این زن نیز ناپدید شده است.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات میدانی دریافتند، حشمت و خواهرزنش با هم اختلاف داشتند. یکی از همسایهها در این رابطه گفت: شهلا اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و از زمانی که به اینجا آمده بود پای موادفروشان را نیز به خانه حشمت باز کرده بود. همسایهها از این موضوع خیلی گلایه داشتند. میترسیدند بچههایشان بواسطه رفتوآمدهای مواد فروشان به خانه شهلا معتاد شوند. همسایهها از حشمت خواستند به او تذکر دهد و همین مسأله باعث اختلاف آنها شده بود.
بدین ترتیب فرضیه دست داشتن زن جوان در این قتل قوت گرفت، از سویی تیم تحقیق دریافت که دختر مقتول در این مدت با خالهاش پنهانی در تماس بوده است. به دستور بازپرس موسی رضازاده، دختر جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: دو سال قبل مادرم فوت کرد و از طرفی خالهام نیز به خاطر اعتیاد از همسرش جدا شده بود. از آنجا که او جایی برای زندگی نداشت، از پدرم خواستم او را به خانهمان بیاورد. اوایل مشکلی نداشتیم اما از زمانی که پای موادفروشان به خانهمان باز شد و همسایهها شکایت کردند، اختلاف بین آنها نیز شروع شد. پدرم چندین بار تصمیم گرفت شهلا را ترک دهد، اما او حاضر نشد به کمپ ترک اعتیاد برود.
او ادامه داد: درگیریها ادامه داشت تا اینکه پدرم به صورت ناگهانی ناپدید شد. از خالهام نیز خبری نبود و هر چه با او تماس میگرفتم، پاسخم را نمیداد. تا اینکه چند روز بعد از ناپدید شدن پدرم، خالهام تماس گرفت و مدعی شد با مردی که موادفروش بوده، پدرم را به قتل رسانده است. او مرا تهدید کرد که نباید راز این جنایت را برملا کنم، من هم ترسیدم و سکوت کردم.
در ادامه بررسیها، یکی از اهالی محل با پلیس تماس گرفت و راز این جنایت را برملا کرد و گفت: چند شب قبل در بزمی شبانه مرد موادفروشی به نام هوشنگ تعریف کرد که با همدستی زنی به نام شهلا مردی به نام حشمت را کشته است. با این اطلاعات به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای جنایی تهران دختر مقتول به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت و دستور بازداشت شهلا و هوشنگ نیز صادر شد و تحقیقات برای دستگیری آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران