شاید شما مثل مریم بانو را ندیده باشید!
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۶۸۵۷۳
با مهوش افشارپناه، بازیگر نقش مریم بانو به گفت و گو نشستهایم که سالهای بسیاری بود از تلویزیون و سینما فاصله گرفته بود، تا این که سال گذشته سریال بوم و بانو را بازی کرد و امسال هم برای رمضان با سریال یاور مهمان خانههاست.
به گزارش ایمنا، روزنامه جامه جم نوشت: زنی است آرام و متین به نام مریم بانو. در یک اتاق ساده همراه همسرش، در دانشگاه زندگی میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آخرین بازی شما در تلویزیون در سریال قفسی برای پرواز، سال ۸۹ بود و دیگر بازی نداشتید تا اینکه پارسال با سریال بوم و بانو، بعد از گذشت ۱۰ سال روی آنتن بودید و حالا با شروع ماه رمضان سریال یاور را روی آنتن شبکه سه دارید. دلیل این همه سال غیبت تان چه بود؟ آیا نقشی به شما پیشنهاد نشده بود که شما را برای بازی وسوسه کند یا دلایل دیگری داشت؟
من هر سال یک تئاتر روی صحنه داشتم، چون واقعاً تئاتر را دوست دارم، اما این ویروس کرونا، پارسال و امسال نگذاشت که ما تئاتر اجرا داشته باشیم و به همین دلیل به سمت کار تصویر برگشتم. گرچه در طول این سالها بازی نکردم، اما معنیاش این نیست که پرونده بازیگریام مختومه شده، چون در تئاتر فعال هستم و نقشهای متفاوتی هم بازی کردهام.
در واقع با گروه تئاتر پیوند و خانم منیژه محامدی کار میکنم. ضمن اینکه من از آن دست بازیگران نیستم که همزمان هم در تئاتر بازی کنم و هم در فیلم و سریال. در واقع نمیتوانم از یک تمرین، سر تمرین دیگر یا لوکیشن دیگری بروم. من به این شکل نمیتوانم کار کنم.
اما خیلی از بازیگران به این شکل کار میکنند و همزمان در چند پروژه حضور دارند. شما چطور این کار را انجام نمیدهید؟
راستش نه دوست دارم و نه دغدغهام است که این مدل کار کنم. البته نمیگویم این کار اشتباه است. حتماً بازیگرانی که همزمان در چند پروژه فعالیت دارند، منطقی دارند و برای شأن مقدور است. اما برای من ممکن نیست. شاید هم چون جوانتر هستند، توانایی بیشتری دارند که من آن را ندارم. دلیل دیگر کم کاری در سریال یا فیلم، این بود که پیشنهاد خوب و جذابی نشده بود تا کار را قبول کنم.
یعنی ۱۰ سال به شما پیشنهاد نقش وسوسهانگیز در تلویزیون داده نشده بود که شما را برای بازی ترغیب کند؟
وقتی قرار است در یک پروژه کار کنیم، عوامل زیادی دست دارد. مهم است که با چه گروهی میخواهیم کار کنیم. واقعیتش این بود کارهای پیشنهادشده مورد علاقهام نبود. اما وقتی پیشنهاد خوبی شود، حتماً قبول خواهم کرد. سال گذشته سریال بوم و بانو از سوی آقای سعید سلطانی پیشنهاد شد که نقش دایه یکی از شخصیتهای قصه را به عهده داشتم، نقش را دوست داشتم و پذیرفتم.
تا قبل از سریال بوم و بانو با آقای سلطانی همکاری نداشتم، اما در طول ساخت بوم و بانو، با شخصیت او بیشتر آشنا شدم. کارگردان کاربلد و شناخته شدهای است. همچنین بااخلاق است و میداند کار را چگونه انجام دهد و چگونه موضوع را روایت کند که برای مخاطبان جذاب باشد. به همین دلیل وقتی بازی در سریال یاور به من پیشنهاد شد، قبول کردم. چون دوست داشتم بار دیگر با آقای سلطانی همکاری داشته باشم. در مجموع بازی کردن در سریال یاور برایم جذاب بود و نقش مریم بانو را دوست داشتم.
در شخصیت مریم بانو آرامش و متانت خاصی دیده میشود. حتی زمانی که همسرش به قتل میرسد، در آرامش عزاداری میکند. انگار از درون گریه میکند. معمولاً این ویژگی با زنان جامعه امروز که برون گرا هستند، خیلی تطابق ندارد. این موضوع از ابتدا در فیلمنامه بود یا بعد از صحبت با هم به این نتیجه رسیدید؟
وقتی بازیگر نقشی را میپذیرد، با تفکر و دیدگاه خودش است که آن را خلق میکند و با کمک و راهنمایی کارگردان تراش میدهد تا خوش آب و رنگ و در عین حال قابل لمس برای مخاطبان باشد. وقتی نقش مریم بانو به من پیشنهاد شد، فیلمنامه را خواندم، با کارگردان صحبت کردم و به این نتیجه رسیدیم که نقش مریم بانو را به این شکل به تصویر بکشیم.
هر ایدهای برای نقش مریم بانو به ذهنم میرسید، حتماً با کارگردان در میان میگذاشتم و اگر او موافقت میکرد، حتماً در کار اجرا میکردم. با توجه به شخصیت پردازی مریم بانو در فیلمنامه، به این شکل رسیدیم که شما الان در سریال یاور میبینید. او آرامش خاصی دارد و به همراه همسرش شامیز از خیلی چیزهای مادی گذشتهاند. البته نمیخواهم بگویم صوفیان هستند، اما برایشان مهم نیست که در یک اتاق دانشگاه زندگی میکنند. آنچه برایشان اهمیت دارد، این است که دل شأن کنار همدیگر شاد است و خوشحالاند.
و اما درباره آن بخش که اشاره کردید با زنان برونگرای جامعه تطابق ندارد، باید بگویم که همه برون گرا نیستند. خیلیها هم درون گرا هستند، مریم بانو تافته جدا بافته از جامعه نیست و بخشی از جامعه است.
برای نقش مریم بانو ما به ازایی هم داشتید که بخواهید برای اجرای نقش الگو بگیرید؟
ما به ازا به این معنا نیست که من حتماً فردی شبیه مریم بانو را در جامعه دیده باشم و حالا از او الگو گرفته باشم. بلکه منظورم این است که ما زنانی از جنسهای متفاوت در جامعه داریم که مریم بانو هم یک مدل از آنهاست. اگر نمونه مریم بانو را ندیدهاید، دلیل بر این نمیشود که نیست.
من بعد از صحبتهایی که با کارگردان داشتم و با حس خودم، به این نتیجه رسیدم که مریم بانو را به این شکل به تصویر بکشم. اتفاقاً جزو شخصیتهای اثرگذار قصه است و میبینیم گذشتهای پشت سر گذاشته و حالا به این نقطه رسیده است. ضمن اینکه قبول ندارم همه زنان جامعه برون گرا هستند. شاید جوانترها نگاهشان به زندگی فرق کند، اما امثال مریم بانو هم داریم، به خیلی چیزها اهمیت میدهد و پایبند است. بنابراین زنانی از نسل مریم بانو قابل درک هستند.
واکنش مریم بانو بعد از مرگ همسرش شامیز بسیار متفاوت است و اصلاً جیغ و داد نمیکند، تنها چادرش را بر سر میکشد و آرام گریه میکند. این ایده هم مال خودتان بود که به این شکل مریم بانو، بعد از مرگ همسرش رفتار کند؟
دقیق یادم نیست که این صحنه ایدهاش برای چه کسی بود. اما با توجه به درون گرایی که از مریم بانو میبینیم، بنابراین جای تعجب ندارد که به این شکل رفتار میکند. او حتی سر مزار شوهرش هم جیغ و هوار نمیکشد و شخصیتش این طور است. حتی در دیالوگهایش میگوید شامیز فقط شوهرش نبوده، معلمش و رفیقش بوده و ۳۰ سال با هم، تجربههای ریز و درشت داشتهاند.
بازیگر پارتنر شما در این سریال اسماعیل محرابی بود. تجربه همکاری با او چطور بود؟
آقای محرابی بازیگری حرفهای و بااخلاق است. صحنههایی که با هم بازی داشتیم، از قبل در موردش صحبت میکردیم و دیالوگها را با هم مرور میکردیم که چگونه و با چه لحنی بگوییم. حتی اگر کلماتی در دهانم نمیچرخید، با هم حلش میکردیم. واقعاً از همکاری کنار او لذت بردم. همین طور کارگردان با بازیگران تعامل زیادی داشت.
برخی کارگردانان دست بازیگران را هنگام صحنه باز نمیگذارند و حرف خودشان حجت است. سعید سلطانی در کار چطور بود و شما را برای خلق نقش چقدر آزاد میگذاشت؟
خیلی دستمان را باز میگذاشت. مرتب برای هر صحنهای با بازیگر صحبت میکرد و تعامل داشت. هر ایدهای به ذهنمان میرسید، با او در میان میگذاشتیم و اگر به کار کمک میکرد، حتماً استفاده میکرد.
پخش ماه رمضانی سریال تا چه میزان در انتخاب شما تأثیرگذار بود. زیرا آثار ماه رمضانی خیلی هم دیده میشود؟
اگر نقش خوب نبود و کارگردان هم حرفهای نبود، مسلماً قبول نمیکردم. درست است مردم در ماه رمضان بیننده بیشتر سریالها هستند، اما من دوست دارم در کاری بازی کنم که نقشم را دوست داشته باشم، نه اینکه صرفاً روی آنتن باشم.
خودتان شبها بیننده سریال هستید؟
نه، متأسفانه خیلی نمیتوانم سریال را ببینم چون در تهران نیستم و در کرج، در یک روستا زندگی میکنم و خیلی فرصت نمیشود ببینم.
این روزها با نظرات موافق و مخالف بسیاری درباره سریال رو به رو شدهایم. برخی میگویند که سریال یاور شباهتهای زیادی به سریال ستایش دارد، نظر شما چیست؟
به نظرم این دو سریال ارتباطی با یکدیگر ندارند. حال ممکن است موضوعات اجتماعی آثار، شباهتهایی داشته باشد. اما وقتی داستان متفاوت است، دیگر نمیتوان گفت شبیه هستند. شاید چون آقای ارجمند در سریال ستایش هم بازی کرده بود، این شبهه ایجاد شده باشد، اما به نظرم فیلمنامه، شخصیت پردازیها و… کاملاً تفاوت دارد. در مجموع قضاوت اصلی به عهده مردم است که امیدوارم سریال را دوست داشته باشند.
کد خبر 490466منبع: ایمنا
کلیدواژه: سریال تلویزیونی سریال تلویزیونی یاور بازیگر زن سریال های ماه رمضان نشریات روزنامه جام جم شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سریال بوم و بانو مریم بانو سریال یاور ماه رمضان برون گرا سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۶۸۵۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افرادی که در کودکی محبت ندیدهاند، این ۷ ویژگی را دارند
آیا تابهحال فکر کرده اید که چگونه جو عاطفی خانه در دوران کودکی شخصیت ما را به عنوان یک بزرگسال شکل میدهد؟
به گزارش روزیاتو، کمبود محبت در دوران کودکی، اثری منحصر به فرد بر شخصیت و رفتار افراد بر جای میگذارد.
بزرگ شدن در چنین محیطی فقط به معنای از دست دادن فرصت در آغوش گرفتن عزیزان خود یا صحبتهای صمیمانه با آنها نیست، بلکه اساساً میتواند بر دیدگاه و رفتار فرد در بزرگسالی تأثیر بگذارد.
برخی از این نشانهها در آینده به شکل ظریفی خود را نشان میدهند.
۱) مشکل در برقراری ارتباط عاطفیبرای کسانی که بدون محبت بزرگ شده اند، ایجاد پیوندهای عاطفی در بزرگسالی میتواند یک مشکل بزرگ باشد. فقدان نزدیکی عاطفی در طول سالهای شکلگیری شخصیت آنها اغلب باعث ایجاد یک مکانیسم دفاعی طبیعی با جدایی عاطفی میشود.
این جدایی میتواند به شیوههای مختلفی مانند مشکل برای بیان احساسات، احساس ناراحتی هنگام لمس فیزیکی یا پرهیز از برقراری رابطه عاطفی ظاهر شود.
این ویژگیها اغلب منجر به سوء تفاهم شده و روابط شما را تحت تاثیر خود قرار میدهند.
۲) عزت نفس و اعتماد به نفس پایینویژگی مشترک کسانی که در دوران کودکی خود محبت کافی ندیده اند، فقدان عزت نفس و اعتماد به نفس است. این باور در ذهن این افراد پرورش یافته که آنها لایق عشق و محبت نیستند.
این باور اغلب منجر به کاهش عزت نفس میشود، زیرا این افراد به ارزش و تواناییهای خود شک میکنند. آنها همچنین ممکن است با احساس بی کفایتی دست و پنجه نرم کرده و دائماً خود را با دیگران مقایسه کنند.
علاوه بر این، این افراد اعتماد به نفس ندارند، از خطرات و ریسکها اجتناب کرده و به دلیل ترس از شکست یا طرد شدن در منطقه امن خود میمانند.
۳) نیاز بیش از حد به کنترلبزرگ شدن در یک محیط سرد از لحاظ عاطقی اغلب باعث نیاز به کنترل در بزرگسالی میشود.
این افراد ممکن است تمایل به مدیریت ذره بینی و ریزبینانه موقعیتها و افراد اطراف خود داشته باشند.
آنها استانداردهای سفت و سختی داشته و اگر کارها طبق برنامهشان پیش نرود، به شدت مضطرب میشوند.
این نیاز به کنترل در روابط عاطفی میتواند سرریز شود و آنها را وادار کند که هر حرکت و رفتاری را به شریک زندگی خود دیکته کنند. این کنترل بیش از حد، ناشی از ترس است؛ ترس از رها شدن، آسیب دیدن یا ماهیت غیرقابل پیشبینی رفتار انسان ها.
۴) تمایل به کمالگراییبرای کسانی که بدون محبت بزرگ شده اند، کمالگرایی اغلب به یک حالت پیشفرض تبدیل میشود. گویی آنها به دنبال عشق و تاییدی هستند که در کودکی از دست داده بودند.
این رگه کمالگرایی در زمینههای مختلفی از زندگی افراد نمایان میشود؛ از کار گرفته تا روابط عاطفی.
آنها استانداردهای بسیار بالایی را برای خود تعیین میکنند و وقتی به این استانداردها نمیرسند، احساس استرس و ناامیدی زیادی به سراغشان میآید.
متأسفانه، این کمالجویی بی وقفه میتواند به فرسودگی شغلی، اضطراب و گاهی اوقات حتی به مسائل مربوط به سلامت روان مانند وسواس یا اختلالات خوردن منجر شود.
۵) مشکل در اعتماد کردن به دیگرانیکی دیگر از ویژگیهایی که معمولاً در افرادی یافت میشود که در دوران کودکی خود کمبود محبت را تجربه کردهاند، مشکل در اعتماد کردن به دیگران است.
این عدم اعتماد میتواند ناشی از حمایت عاطفی غیر قابل اعتماد یا متناقضی باشد که در دوران کودکی دریافت کرده اند.
این افراد اغلب در زمینه به اشتراک گذاشتن احساسات واقعی خود با دیگران مشکل دارند، از ترس اینکه آسیب ببینند یا طرد شوند. این ترس میتواند آنها را از ایجاد روابط عمیق و معنادار باز دارد.
فقدان اعتماد آنها همچنین میتواند منجر به یک حالت کنترل و هشدار مداوم شود که در آن افراد همیشه مراقب نشانههای خیانت یا رها شدن هستند.
۶) ترس از رها شدنیکی دیگر از ویژگیهای رایج در میان کسانی که در دوران کودکی محبت ندیده اند، داشتن ترسی عمیق از رها شدن است.
این افراد همیشه بابت از دست دادن عزیزانشان نگران هستند، حتی هنگامی که دلیلی واقعی برای این نگرانی وجود ندارد.
این نگرانی میتواند آنها را در روابط عاطفی بیش از حد وابسته یا کنترلگر کند، زیرا سعی میکنند که از تحقق بدترین کابوسهایشان جلوگیری کنند.
اما نکته اینجاست: این ترس اغلب تبدیل به یک پیشگویی منفی ساختگی میشود. اضطراب مداوم آنها افراد دیگر را پس میزند و این باورشان را تأیید میکند که رها شدن اجتنابناپذیر است.
۷) مشکل در تعیین مرزهای سالمافرادی که با کمبود محبت بزرگ شده اند، اغلب در تعیین مرزهای سالم در روابط خود مشکل دارند. ریشه این مشکل را میتوان در تجربیات دوران کودکی آنها پیدا کرد. ممکن است که نیازها و احساسات این افراد در کودکی به طور مداوم نادیده گرفته شده باشد.