ویدئو | یاور حق؛ پدر و پسرهایی که مردم آنها را دوست دارند
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۹۱۴۷۰۱
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از تسنیم، سریال "یاور" به ایستگاه پایانی رسید و از شبِ گذشته "بوتیمار" علیرضا نجفزاده که مدتی در صفِ انتظار به سر میبرد، جایگزین شد. سریال سعید سلطانی با تمام نقدهایی که به آن وارد است آنتن را در شرایطی ترک کرد که در کنار همه آموزههای جوانمردی و خانوادگیاش، "یاور" ما را یاد رفاقتهای قدیم و جدید و حقگویی و حقطلبی انداخت، در حالی که عدهای در هر شرایطی پایِ فرزندانشان میمانند؛ حتی بعضاً این اشتباهات و اتفاقات به منافع ملی هم ضربه زده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بسیاری با دیدنِ سکانسهای حقطلبی و حقگویی یاور، این سؤال برایشان به وجود آمد چرا برخی از آقازادهها پدرانی همچون یاور نداشتند؟ وقتی شخصیت اصلی سریال رمضانی شبکه سه، فرزندش جمال و نوهاش محسن چلویی را به مراجع قضایی و انتظامی معرفی کرد. یک بار جابر از کارکنان چلوکبابی، به جمال پسرش ظنّ و گمان میبرد که او دوست شفیقِ یاور (شامیز) را به قتل رسانده و او را تحویل قانون میدهد که بعد از بازجویی متوجه میشوند او قاتل نیست. در وهله بعدی به محسن چلویی مظنون میشود و باز یاور با علاقه بسیاری که به او دارد پا رویِ قلبش میگذارد و نوهاش را هم تحویلِ مراجع قانونی میدهد.
این رفتارِ او بسیار مورد استقبال مخاطبین قرار گرفته است. و بسیاری از کارشناسان را یادِ آن حدیث شریف حضرت علی (علیهالسلام) میاندازد که فرمودند «قُلِ الحَقَّ وَ لَو عَلی نَفسِک» - حق را بگو، هر چند به زیان خودت باشد- هرچند این حدیث بارها از لسانِ خیلی از مسئولین هم شنیده شده اما در عمل به سبکِ یاور کاری نکردهاند. البته مصادیق بارزی از بزرگانی وجود دارند که سبکِ زندگی و التزام عملیشان به قانون، شهره عام و خاص است. امروز جامعه ما نیاز به این قانونمندی و التزام عملی مسئولین دارد. نکتهای که هنرمندانه در سریال "یاور" مطرح شد و آن حقگویی است حتی اگر به ضررت تمام شود.
سریال "یاور" از اول ماه مبارک رمضان به مدت ۳۰ شب از شبکه سه سیما روی آنتن رفت و پنجشنبه شب در حالی به پایان رسید که بالأخره راز قتل مرموز شامیز با معرفی جالب و درسآموز "آصف" برملا شد. جایی که در جلسه صنف این بار آصف به پدرش درس بزرگی داد که میتوان با راستگویی و صداقت، حقانیت و شرافت را به رخ کشید؛ سعید مطلبی نویسنده سریال همانطور که در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم گفت قصد داشت با قرار دادن دو نسل قدیم و جدید مثل یاور و شامیز و محسن و آصف، هم رفاقتها و معرفتها را نشان دهد و هم حقگویی و حقطلبی در زیر گرد و غبار مانده را برای نسلها روشن کند. امروز هم میتوان در زیر پرچم تکنولوژی، با معرفت و اخلاقمداری زندگی کرد و در سایه اخلاق و صداقت و شفافیت، حق را پایمال نکرد.
اتفاقی که فکر میکنم سرمنزل و محور اصلی سریال "یاور" بود و البته به سبکِ برخی از سریالها کنایه مستقیم به مسئولین نزد و بر سایه دیالوگشناسی و موفقیت در مدارِ قصه پیش رفت. در ویدئوی زیر چند سکانس از این سریال را که به گونهای تفسیر حدیث یاد شده از امیرالمومنین است، با هم مرور میکنیم:
کد خبر 601227 برچسبها تلویزیون سریالمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تلویزیون سریال حق گویی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۹۱۴۷۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حدیث روز | آیا چشم زخم وجود دارد؟
روایت زیر از کتاب «نهج البلاغه» منتشر میشود.
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
الْعَیْنُ حَقٌّ، وَ الرُّقَی حَقٌّ، وَ السِّحْرُ حَقٌّ، وَ الْفَأْلُ حَقٌّ؛ وَ الطِّیَرَةُ لَیْسَتْ بِحَقٍّ، وَ الْعَدْوَی لَیْسَتْ بِحَقٍّ؛ وَ الطِّیبُ نُشْرَةٌ، وَ الْعَسَلُ نُشْرَةٌ، وَ الرُّکُوبُ نُشْرَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَی الْخُضْرَةِ نُشْرَةٌ.
«چشم زخم» حق است و تعویذ (دعایی که برای دفع چشم زخم است) نیز حق است و سِحر حق است و فال (نیک) نیز حق است اما طیره (فال بد) حق نیست و عدوی (اثرگذاری کسی بر دیگری در امور خرافی نیز) حق نیست. بوی خوش، عسل، سوار شدن بر مرکب و نگاه کردن به سبزه، مایه قوت و نشاط است.
نهجالبلاغه، حکمت ۴۰۰